جوانانخوز|
اگرچه در میان سرخوشی اروپا پس از پیروزی های اخیر اوکراین در میدان نبرد، برخی از مفسران محتاطانه ابراز خوشبینی کرده اند که اوکراین می تواند تا بهار در جنگ پیروز شود، اما اقدامات و اظهارات تازه «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهوری روسیه نشان می دهد که این کشور خود را برای یک جنگ فرسایشی طولانی آماده کرده است و سعی دارد از این طریق عزم اروپا را بسنجد.
در روزهای اخیر رسانه های غربی با استناد به سخنان پوتین و برخی مقامات و دیپلمات های ارشد روسی مدعی شده اند کاخ کرملین قصد دارد با تهدید به استفاده یا حتی استقرار کلاهک های هسته ای به نوعی دست برتر را در جنگ اوکراین به چنگ آورد و سپس پای میز مذاکره با آمریکا، اروپا و اوکراین بنشیند.
همزمان برخی مقام های آمریکایی از جمله وزیر دفاع این کشور اعتقاد دارند شاید چنین تصمیمی از سوی رئیس جمهور روسیه اتخاذ شود اما بهتر است چنین اتفاقی نیفتد زیرا با پاسخ فاجعه باری از سوی واشنگتن روبرو خواهد شد.
«جیک سالیوان» مشاور امنیت ملی آمریکا هم در مقابل هشدار داده است که هرگونه استفاده از سلاح هسته ای توسط کرملین با عواقب فاجعهباری برای مسکو همراه می شود و وی این موضوع را در گفت وگوهای خصوصی با مقامات روسی اعلام کرده است.
شبح سلاح اتمی بر فرار اروپا
اندیشکده «شورای روابط خارجی اروپا» در تحلیلی آورده است یک شبح هسته ای بار دیگر بالای سر کشورهای اروپا در حال حرکت است.
هفته گذشته «ولادیمیر پوتین» رئیسجمهوری روسیه دستور بسیج حدود ۳۰۰ هزار نیروی ذخیره این کشور را صادر و اعلام کرد که از «همه ابزارهای موجود» برای دفاع از روسیه استفاده خواهد کرد. پوتین خطاب به غرب تصریح کرد که «این یک بلوف نیست.»
طبق این تحلیل، اظهارات رهبر روسیه حکایت از بازگشت به دوران جنگ سرد دارد که تهدید اتمی یکی از اصول ثابت آن بود. در هر صورت پوتین با این تهدید که سلاح اتمی روی میز قرار دارد، به دو عرصه داخلی و بین المللی پرداخت. نخست اینکه استقرار صدها هزار سرباز دیگر برای تداوم این بازی و بلندمدت یا فرسایشی کردن جنگ اوکراین را برجسته کرد؛ و دومین مورد در سطح بین المللی رخ داد که سخنانش حاوی پیامی برای حامیان اوکراین بود.
به دنبال این موضع گیری ها اکنون لهستان به عنوان شریک آمریکا در شرق اروپا مدعی شده است که حمله هسته ای در اوکراین باید واکنش ویرانگر ناتو را در پی داشته باشد و اینگونه به نظر می رسد که پیام از سوی اروپایی ها دریافت شده است.
«زبیگنیو راو» وزیر امور خارجه لهستان مسکو را تهدید کرد که واکنش ناتو به هرگونه استفاده از سلاح هسته ای در اوکراین باید غیرهستهای، اما ویرانگر باشد.
به نوشته روزنامه «گاردین»، این مقام لهستانی در سفری به واشنگتن اظهار داشت که ائتلاف در حال ارائه همین پیام به مسکو است. وی افزود علت موضعگیری تند مسکو این است که شکست نظامی در شرق اوکراین، نگرانیهایش را افزایش داده است و ولادیمیر پوتین را به سمت استفاده از سلاح هسته ای شاید در حد یک کلاهک تاکتیکی سوق داد تا اوکراین مقاومت خود را متوقف کند.
وی معتقد است شاید تهدید پوتین نشانه این باشد که وی از سلاح های هسته ای تاکتیکی در خاک اوکراین استفاده خواهد کرد و نه برای حمله به ناتو؛ پس ناتو باید به روشی متعارف پاسخ دهد. اما این پاسخ باید ویرانگر باشد.
از طرف دیگر اندیشکده «موسسه بین المللی مطالعات راهبردی» (IISS) هم در گزارش خود به برجسته سازی تحرکات روسیه در زمینه مدرن سازی نیروهای استراتژیک هسته ای خود پرداخت و از توسعه انواع جدیدی از وسایل نقلیه حمل سلاح هسته ای این کشور خبر داد.
این اتاق فکر آمریکایی مدعی شد با این اقدامات چشم انداز فعلی و آینده کنترل تسلیحات روسیه – ایالات متحده را تضعیف می کند.
تصاویر ماهواره ای فعالیت در سایت های آزمایش موشکی در شمال روسیه، افزایش فعالیت ها را نشان می دهند؛ ضمن آنکه در ماه های اخیر دو هشدار (NOTAM) در اطراف این منطقه برای هواپیماهای غیرنظامی عبوری صادر شد.
تحلیلگران از احتمال انجام آزمایش های موشک های کروز هسته ای در این منطقه خبر می دهند. با اینحال وزارت دفاع روسیه و همتایان غربی آن تایید نکرده اند که چنین آزمایشی انجام شده است و با توجه به میزان محرمانه بودن برنامه Burevestnik شرایط تا حدودی حساس ارزیابی شده است.
سناریوهای روسیه برای حمله اتمی
در چنین شرایطی برخی از اتاق های فکر آمریکایی به طراحی سناریوهای مختلف در زمینه پیش بینی حمله اتمی احتمالی مسکو به اوکراین پرداختند.
مرکز پژوهشی «نشنال اینترست» آورده است: تهدیدات هسته ای پوتین به فراتر از اوکراین می رسد. از آنجا که نیروهای روسی در میدان های نبرد اوکراین با شکست مواجه شده اند، کرملین به احتمال زیاد از اقدامات فوقالعاده ای برای جلوگیری از وخامت ارتش روسیه استفاده می کند.
چنین اقداماتی ممکن است شامل بهره برداری از فصل زمستان به عنوان یک سلاح یا استفاده از تسلیحات هسته ای باشد. بسیج نسبی کنونی نیروهای مسلح اولین گام در مرحله جدید جنگ روسیه در اوکراین است.
طبق این تحلیل، از لحاظ تاریخی، جنگ های شکست خورده در روسیه با بحران های ملی شدیدی همراه بوده اند و اغلب با تغییر در رژیمهای داخلی این کشور همراه است. برای جلوگیری از این احتمال، کرملین باید از تلفات بیشتر اجتناب ورزد، دستاوردهای خود را در جنوب شرق و جنوب اوکراین مستحکم کرده و کییف و حامیان غربی آن را وادار کند با توقف خصومت ها و امضای توافق نامه صلح، دستاوردهای جنگی مسکو را به رسمیت بشناسند.
تندروهای نظامی روسیه از همان آغاز این جنگ خواستار نوعی بسیج نظامی بودند. با این حال ایجاد واحدهای جدید پس از گذشت هفت ماه از جنگ، برای دستیابی به موفقیت از طریق ابزارهای نظامی متعارف بسیار دیر است.
تجهیز و آموزش صحیح نیروهای ذخیره چندین ماه طول میکشد، و حتی در آن زمان هم آنها ممکن است برای جبران خسارات روسیه در میدان نبرد کافی نباشند.
بر این اساس روسیه برای نیل به اهداف خود سه سناریوی کلی برای حمله هسته ای دارد.
نخستین مورد بر مبنای بحث ها و معاهدات دوجانبه بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی است. در این حالت حمله به وسیله موشک های زمینی، دریایی یا با هواپیماهای دوربرد انجام میشود. البته این پرتاب ها قابل شناسایی و ردیابی هستند و پیش از اینکه موشکهای روسی به اهداف خود برسند، اقدام تلافی جویانه مشابهی صورت می گیرد و سامانههای دفاع موشکی می توانند تعدادی از این موشکها را رهگیری کنند.
با این حال، مسکو میتواند یکی از کلاهک های موشک بالستیک قاره پیما خود را برای انفجار در ارتفاع بالا استفاده کند. اگر روسها به این گزینه متوسل شوند و یک کلاهک هستهای را بر فراز اروپا و/یا اوکراین منفجر کنند یک پالس الکترومغناطیسی (EMP) قوی تولید می شود که می تواند بیشتر زیرساخت های اقتصادی اروپا را از بین ببرد.
یک حمله EMP در ارتفاع بالا به نیروگاه ها، ارتباطات و سیستم های حمل و نقل اروپا آسیب می زند یا آن را از بین می برد و همچنین بانک ها، بیمارستان ها و سایر بخش های اقتصاد این قاره را از کار میاندازد.
سناریوی دوم، استقرار تاکتیکی کلاهک های هسته ای است اما به این معنی نیست که سلاح های فوق قدرت تخریب کمی دارند. کرملین علاقه مند است از خودرو برای پرتاب کلاهک های هسته ای تاکتیکی از نوع موشک های کروز مدل کالیبر و کلاب استفاده کند.
پرتاب این موشک ها قابل تشخیص است، اما ردیابی آنها غیرممکن است، زیرا هدایت میشوند و در ارتفاع بسیار پایین و نزدیک به سطح پرواز میکنند.
روسیه در طول جنگ صدها موشک کالیبر مجهز به کلاهک های معمولی را شلیک کرده است. اگر روسیه تصمیم به شلیک چنین هشدار دهنده هسته ای به سمت اروپا بگیرد، ممکن است یک یا دو کلاهک را برای هدف قرار دادن یک جنگل یا یک منطقه روستایی پرتاب کند. در پاسخ، ایالات متحده می تواند اقدام تلافی جویانه انجام دهد، مشروط بر اینکه توانایی های متقارن را در دیگر مناطق اروپا را هم داشته باشد.
سومین و خطرناکترین تصمیم، استفاده مخفیانه از کلاهک های هسته ای از سوی روس ها است. گفتنی است تمام سیستم های موشکی با برد بیش از پنجاه کیلومتر (۳۱ مایل) که در اواخر دوره شوروی و روسیه کنونی ساخته شده اند، قادر به حمل کلاهک هسته ای هستند. بنابراین توپخانه دوربرد مسکو هم می تواند کلاهک هسته ای را شلیک کند.
علاوه بر این، پهپادهای دوربرد ساخت شوروی و روسیه اگرچه برای این منظور تولید نشده اند اما می توانند کلاهک های هسته ای را حمل کنند. شواهدی در جنگ اوکراین وجود دارد که نشان می دهد حداقل یکی از این پهپادها از اوکراین تا کرواسی پرواز کرد و پس از تمام شدن سوخت در خارج از زاگرب سقوط کرد.
در مارس گذشته، پهپاد TU-۱۴۱ Strizh بیش از ۵۵۰ کیلومتر (۳۴۰ مایل) پرواز کرد، بدون اینکه توسط سیستم های دفاع هوایی سه کشور عضو ناتو – رومانی، مجارستان و کرواسی- شناسایی شود. بر اساس گزارش ها، این پرنده حامل یک بمب بود اما پس از سقوط منفجر نشد.
اگر مسکو تصمیم به استفاده از چنین ساختار مخفیانه ای برای حمله با کلاهک های هسته ای خود بگیرد، نه میتوان آنها را شناسایی کرد و نه قابل ردیابی هستند. بنابراین، اگر یک سلاح هسته ای در جایی در اروپا منفجر شود، بلافاصله مشخص نمی شود که چه اتفاقی افتاده است و چه کسی مسئول آن بوده است.
اگر به یک کشور عضو ناتو به این شکل حمله شود، برای رئیس جمهوری آمریکا بسیار دشوار خواهد بود که تلافی کند. رهبری سیاسی آمریکا به سختی می تواند به مردم آمریکا توضیح دهد که چرا باید به خاطر دفاع از یک منطقه ناشناخته اروپایی، شهرهای ایالات متحده در معرض خطر یا هدف حملات اتمی روسیه قرار دهد. ضمن آنکه به طور قطع یا تکذیب می شود و یا گفته می شود حمله به اشتباه صورت گرفته است.
از سوی دیگر، اگر ایالات متحده از متحدان ناتوی خود در برابر چنین حمله ویرانگری دفاع نکند، همه اعتبار پیمان آتلانتیک شمالی از بین خواهد رفت. در چنین شرایطی کرملین پیروز میدان خواهد بود زیرا هدف اصلی آن در جنگ علیه اوکراین، نابودی یا تضعیف ناتو از طریق ایجاد شکاف بین ایالات متحده و اروپا بوده است.