جوانانخوز|
در این شیوه که احتمالا با هدف دفاع از نظام به نام ستارهها و هنرمندان انجام میشود، بدون اطلاع این افراد، حسابهای کاربری به نام آنها ساخته شده و برخی محتواهای سیاسی در دفاع از نظام در آنها منتشر میشود.
این روش بعد از فعالیت برخی سلبریتیها که به حمایت از اعتراضها تفسیر شد، پیگیری شده و در آن، به نام سلبریتیهای خاموش یا افرادی که احتمال موضعگیری آنان در دفاع از نظام وجود دارد، بدون اطلاع آنها حسابهایی به ویژه در توئیتر ساخته و جملات انقلابی در دفاع از هواداران نظام یا موضعگیری علیه سایر هنرمندان در این اکانتهای جعلی منتشر میشود؛ غافل از آنکه این شیوه به سرعت افشا شده و از یک سو زمینه ساز حملات رسانههای مخالف نظام و فشار بر آنها شده و از سوی دیگر با اطلاع این هنرمندان و تکذیب اکانتهای غیرواقعی (فیک)، زمینه بدبینی به هواداران نظام افزایش و اعتماد به آنان کاهش مییابد.
اینکه این اقدامات از سوی چه افراد یا جریانهایی انجام شده، در دست بررسی است اما بیشتر این اکانتها تازه تاسیس و فاقد هویت بوده و جالب آنکه نامی مشخص به عنوان دنبالکننده مشترک بیشتر آنها دیده میشود. تا کنون برخی هنرمندان سرشناس چون «داریوش ارجمند»، «مهران رجبی»، «مهدی فخیمزاده»، «محمد کاسبی» و «پروانه معصومی» قربانی این شیوه اکانتسازی جعلی قرار گرفتهاند.
برخی از افراد که برای آنان از این اکانتها ساخته شده، افرادی هستند که نامشان در پای بیانیه جمعی از هنرمندان در دفاع از نظام و انتقاد از پارهای اغتشاشها آمده بود. همچنین با وجود آنکه برخی هنرمندان بیمار یا منزوی که قادر به تکذیب نباشند، برای این فرایند انتخاب شده بودند اما تا کنون داریوش ارجمند، مهدی فخیمزاده و مهران رجبی به طور رسمی با انتشار ویدئو، یا ارسال پست در اینستاگرام به تکذیب حسابهای منتسب به خود در توئیتر پرداختهاند.
در ادامه هر یک از این حسابهای کاربری بررسی شده است:
داریوش ارجمند
این حساب توئیتری از ماه ژوئن ۲۰۲۲ (خرداد امسال) شروع به فعالیت کرده و تا به حال بیش از ۶ هزار دنبالکننده در توئیتر فارسی جذب کرده است. شبکه فعالیت این حساب نشان میدهد عمده فعالیت این اکانت مربوط به طیف انقلابی و اصولگراست، چنانکه مطالب بازنشری این حساب، بیشتر متعلق به این طیف خاص بوده است. از سوی دیگر بازنشرکنندگان مطالب این حساب بیشتر روزمرهنویسان و افراد ناشناس هستند که شائبه نامعتبر بودن این حساب را تقویت میکند.
یکی از نمونه توئیتهای خبرساز این حساب توئیتری که بهتازگی در ارتباط با ماجرای «مهسا امینی» منتشر شده، تا زمان نگارش این گزارش موجی از واکنشهای منفی را در توئیتر برانگیخته است.
موج واکنشها بهاندازهای زیاد شد که خبرگزاری صداوسیما به نقل از داریوش ارجمند بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون اعلام کرد برای همدردی با خانواده مهسا امینی این متن را از طریق موسسه هنرمندان پیشکسوت منتشر کرده و حساب توئیتری منتسب به وی جعلی است:
«خانواده محترم امینی درگذشت مهسا، دختر عزیزمان، همه را متاثر کرد. ضمن ابراز همدردی و تسلیت، با توجه به تماس و دغدغه رئیسجمهور محترم، با صبوری و غم منتظر رسیدگی به این واقعه تلخ میمانیم.
ضمنا انتشار هرگونه پیام دیگری از طرف بنده در فضای مجازی تکذیب میشود.
داریوش ارجمند
عضو هیات مدیره موسسه هنرمندان پیشکسوت
۲۸ شهریور ۱۴۰۱ »
در تصویر صفحه نخست پروفایل منتسب به داریوش ارجمند، اطلاعات مربوط به شناسه کاربری، تعداد توئیتها و زمان پیوستن به توئیتر مشخص شده است:
محمد کاسبی
به محمد کاسبی دو حساب توئیتری در این پلتفرم نسبت داده شده که یکی از آنها در درسترس است. این حساب توئیتری نزدیک به سه هزار دنبالکننده دارد و از سپتامبر(شهریور) ۲۰۲۲ فعالیت خود را در توئیتر آغاز کرده است. بررسی شبکه فعالیت این اکانت نشان میدهد این حساب توئیتری هیچ مطلب بازنشری منتشر نکرده و عمده افرادی که مطالب این صفحه را منتشر کرده بودند، افراد ناشناس با هویت نامشخص یا جدید بودهاند.
دو نمونه از توئیتهای منتسب به محمد کاسبی که در توئیتر و دیگر پلتفرمهای مجازی وایرال شد و مورد واکنش کاربران این شبکهها قرار گرفت، در ادامه آمده است:
اکانت اول:
اکانت دوم:
در تصویر بالا منتسب به محمد کاسبی، اطلاعات مربوط به شناسه کاربری، تعداد توئیتها و، زمان پیوستن به توئیتر در آن مشخص شده است.
مهدی فخیمزاده
یکی از جدیدترین فعالیتها در ساخت اکانت جعلی در توئیتر به حساب توئیتری منتسب به مهدی فخیمزاده مربوط بود که هشتم مهرماه و با توئیت جنجالی منتسب به او صورت گرفت. با اینکه این حساب توئیتری از سال ۲۰۲۱ منتشر شده اما به تازگی مورد توجه مخاطبان شبکههای اجتماعی قرار گرفت. این حساب توئیتری نزدیک به سه هزار دنبالکننده دارد و از ماه می(اردیبهشت) سال ۲۰۲۱ در توئیتر شروع به فعالیت کرده است.
شبکه فعالیت این صفحه بررسی شد که نشان میدهد این صفحه هیچ فعالیت بازنشری نداشته و افرادی که مطالب این صفحه را بازنشر کردند جملگی اشخاص ناشناس و نامعتبری در توئیتر بودهاند:
تصویر توئیت منتسب به فخیمزاده که بهتازگی در شبکههای اجتماعی منتشر و خبرساز شد در ادامه آمده است:
حجم خبرسازیها و واکنشها بهاندازهای بود که نهم مهرماه، فخیمزاده با انتشار پستی در اینستاگرام با اعلام عدم عضویت در توئیتر از انتساب هرگونه توئیت به خود در مورد مهسا امینی اظهار بیاطلاعی کرد.
در این تصویر که فخیمزاده به اشتراک گذاشته، نوشته: من نه در توئیتر عضو هستم و نه تاکنون توئیتی زده ام. هرچه هست؛ فیک است.
در ادامه برخی خبرسازیهای رسانهای که از توئیت جعلی منتسب به فخیمزاده در رسانههای مخالف و حامی نظام صورت گرفته آمده است:
۱. حمله سایت بالاترین به فخیمزاده بابت توئیت جعلی
۲. پایگاه خبری تحلیلی تیتر برتر
۳. سایت برخط نیوز
در تصویر صفحه نخست پروفایل منتسب به فخیمزاده، اطلاعات مربوط به شناسه کاربری، تعداد توئیتها و زمان پیوستن به توئیتر مشخص شده است:
مهران رجبی
حساب توئیتری منتسب به مهران رجبی از قدیمیترین صفحات در میان این پنج حساب معرفی شده است که از سال ۲۰۱۶ شروع به فعالیت کرده و بیش از ۱۴ هزار فالوئر دارد. اسکرین شات یکی از توئیتهای منتسب به مهران رجبی که به تازگی خبرساز شده، واکنش وی و کاربران مجازی را به همراه داشته است:
در تصویر صفحه نخست پروفایل منتسب به مهران رجبی، اطلاعات مربوط به شناسه کاربری، تعداد توئیتها و زمان پیوستن به توئیتر مشخص شده است:
مهران رجبی در ویدئویی که در یوتیوب نیز در درسترس است، ضمن جعلی خواندن حساب توئیتری منتسب به خود، اکانتهای منتسب به محمد کاسبی، مهدی فخیمزاده و «سعید راد» را نیز ساختگی خوانده است.
پروانه معصومی
حساب توئیتری منتسب به پروانه معصومی نیز یکی از اکانتهایی است که ویژگیهای یک حساب جعلی و غیرواقعی دارد. شروع فعالیت از سپتامبر(شهریور) ۲۰۲۲، تعداد کم توئیت و فعالیت محدود و مطالب سیاسی با سوگیری خاص از جمله دلایلی است که شائبه نامعتبر بودن این حساب توئیتری را تقویت میکند؛ ضمن آنکه به دلیل فعالیت بسیار کم این صفحه، شبکه فعالیتهایش نیز قابل تحلیل و بررسی نبود.
در تصویر صفحه نخست پروفایل منتسب به پروانه معصومی، اطلاعات مربوط به شناسه کاربری، تعداد توئیتها و زمان پیوستن به توئیتر مشخص شده است:
نقد و نظر رسانهای
فضای رادیکال رسانهای در هفتههای اخیر بهگونهای شده است که برخی چهرهها برای جذب هوادار و تبلیغ پروپاگاندای رسانهای و سیاسی خود دست به هر اقدام غیراخلاقی و غیرحرفهای بزنند.
استفاده ابزاری از هنرمندان، ضمن از دست دادن پایگاه هنری و فرهنگی این قشر، تاثیر مخربی در اعتماد و سرمایه اجتماعی دارد که به تدریج نه فقط متوجه افراد خاص، بلکه متوجه کلیت نظام میشود؛ از این رو لزوم شفافسازی و آگاهسازی درست و دقیق، یکی از راهکارهای کاربردی جلب نظر مردم و اعتماد عمومی است.
فضاسازیهای رسانهای و ارائه اطلاعات دروغ اگرچه شاید در کوتاهمدت برای برخی افراد و جناحها مفید فایده باشد اما به طور قطع در درازمدت سبب رسوایی و کاهش اعتبار و اعتماد خواهد شد.
پایان گزارش/