به گزارش گروه فرهنگی جوانان خوز، از سه هزار سال پیش از میلاد، در آسیای میانه و آسیای غربی دو عید، رواج داشته است، عید آفرینش در اوایل پاییز و عید رستاخیزی که در آغاز بهار، برگزار میشده است. بعدها دو عید پاییزی و بهاری به یک عید تبدیل شد و اول بهار جشن گرفته میشده است.
مردم با گذشتن چندین روز از اسفندماه سبزی میکاشتند و به گردگیری و پاکیزگی خانه یا به اصطلاح به خانهتکانی میپرداختند و هر فرد متناسب با توانایی خود آذوقه نوروزی را فراهم میکرد و سعی بر این بود که با خانههای پاکیزه و شسته و رفته، سبزههای خرم، رختهای نو، چهرههای شاد و خندان نوروز را پذیرا شوند.
آیین نوروزخوانی
نوروزخوانی (بهارخوانی) از جمله آیینهای کهن ایرانی است. گمان میرود که مضمون این آیین در قبل از اسلام، علاوه بر توصیف طبیعت و بشارت بهار، در ستایش آفریدگار، مدح شاهان، امیران، بزرگان و مردم گشادهدست و خوشرو بوده است. نوروزخوانان خنیاگران گمنام و دورهگردی بودند که از حدود ۱۵ روز به عید مانده، بر در هر خانهای بهار را با شعر و آواز نوید میدادند. کار نوروزخوانان با آمدن بهار به پایان میرسید.
ترانههای نوروزی
این ترانهها توسط خنیاگران حرفهای اجرا میشده، معمولا از پیچیدگی بیشتری در موسیقی برخوردار بوده و با چند ساز متداول در محل همراهی میشده است. به عنوان مثال نغمههای «باد بهار» یا «باد نوروز»، «ساز نوروز»، «نوبهاری»، «آیین جمشید»، «فرخ روز» به باربد نوازنده معروف دربار خسروپرویز نسبت داده شده است.
ردیف دستگاهی و موسیقی قدیم ایران
امروزه در ردیف دستگاهی موسیقی ایران، چند گوشه با عناوین «نوروز عرب»، «نوروز صبا» و «نوروز خارا» در دستگاه راست پنجگاه و همایون اجرا میشود. قدر مسلم این گوشهها بازمانده و تداوم یافته نمونههایی در موسیقی مقامی قدیم ایران هستند. در منظومه خسرو و شیرین نظامی در فصل باربد مطرب، در ضمن ذکر ۳۰ لحن موسیقی دوره ساسانی، نام «ساز نوروز» یا «یاد نوروز» یا «ناز نوروز» (لحن نوزدهم) آمده است.
یکی از رسومات برپایی این جشن عظیم آئین نوروزخوانی، بهار خوانی یا نوروزی نام دارد. این سنت گونهای از آواز خوانی است که از گذشته در ایران و به خصوص در استان های شمالی آن نظیر گیلان و مازندران رواج داشته است. نوروزخوانی که پیشینهای قبل از اسلام دارد، در توصیف طبیعت و زیبایی فصل بهار صورت میگرفته است.
نوروزخوانی یا بهارخوانی یا ساونگخوانی، گونهای از آوازخوانی است که در گذشته در کل ایران رواج داشته است. خاستگاه این گونه آوازخوانی بیشتر در استان مازندران بوده و در حال حاضر این مراسم به صورت محدود در برخی نقاط مازندران برگزار میشود. این آیین، به خصوص در دو سوی البرز (مازندران، گیلان، کومش و طالقان) به وفور یافت میشود و در حقیقت، بخش مهمی از موسیقی، دو سوی البرز را تشکیل میدهد.
پیشینه این گونه آواز مربوط به دوران قبل از اسلام میشود که در بعضی از کتب نزدیک به دین زرتشتی و در ستایش اهورا مزدا و همچنین در توصیف طبیعت و زیبایی فصل بهار و ستایش شاهان و امیران آمده است. بعد از ورود اسلام و مذهب شیعه این گونه آواز با مفاهیم مذهبی و روایات اسلامی آمیخته شدند. درباره نوروزیخوانی برای نخستین بار الکساندر خوتسکو؛ ایرانشناس روسی در سال ۱۸۴۲ در کتابی در مورد فرهنگ و گویشهای شمال ایران که در لندن به چاپ رسیده اشاره شده است.
در نوروزخوانی افرادی که به آنها نوروزخوان گفته میشود، پیش از آغاز فصل بهار به صورت دورهگردی به شهرها و روستاهای مختلف میرفتند و اشعاری در مدح بهار یا با ذکر مفاهیم مذهبی به صورت بداهه یا از روی حافظه میخواندند. این اشعار به زبان فارسی یا زبانهای محلی بوده و پس از اسلام اغلب پس از ستایش خدا در مدح امامان معصوم گفته میشود. این اشعار بیشتر به صورت ترجیع بند بوده و توسط یک یا چند شخص همزمان خوانده میشود.
در برخی مناطق، نوروزخوان نمیتوانستند از مردم انعامی بگیرند، پس به مهاجرت میکردند تا در منطقهای دیگر به انجام این آیین بپردازند. تسلط نوروزخوانان کومش به زبان طبری و نوروزخوانان طالقان به گیلکی و طبری، باعث حضور آنان در گیلان و مازندران، میشد. این مساله سبب انتقال بخشی از فرهنگ شفاهی و سنتهای موسیقی در دو سوی رشتهکوه البرز شده است.
نوروزخوانی در واقع کارناوالی بوده است که در آن شعر و موسیقی و آواز و نمایش در کنار یکدیگر میآمدند و مردم را به جشن و سرور مهمان میکردند.
نوروزخوانان در گروههای دو تا چند نفری گرد هم میآیند و از اواسط اسفندماه، شروع به نوروزخوانی یا بهارخوانی میکنند و مژده دهنده بهار هستند.
صورت معمول این آیین در روستاهای مازندران به این صورت بوده است، هنگامی که نوروزخوانان وارد محلی می شدند یکی از آنها نوروزخوانی را انجام می داد و دیگری یا همراهان وی بعد از خواندن اشعار توسط نوروزخوان اصلی، آن شعر را تکرار می کردند و یکی از آنها به انجام حرکاتی نمادین که شادی بخش باشد روی می آورد.
نوروزخوانان وقتی در حیاط خانهای وارد می شدند، صاحبخانه را به نام صدا میزدند و با به کار بردن نام وی در شعر نوروزخوانی، از وی تقاضای هدیه میکردند.
پایان گزارش/