به گزارش گروه سیاسی جوانان خوز ، حنیف غفاری در یادداشتی نوشت: این روزها رسانههای غربی ماجرای توقف ارسال تنها «یک» محموله مهمات از امریکا به رژیم اشغالگر قدس را نماد ایستادگی واشینگتن در برابر حماقت تلآویو در رفح تلقی کرده و از آن به عنوان تصمیمی هوشمندانه یاد میکنند! گویا اساساً امریکا از ابتدا نقشی در کشتار بیرحمانه در نوار غزه و آواره ساختن میلیونها فلسطینی نداشته و نماد عقلانیت و انساندوستی در نظام بینالملل بوده است! به راستی چه اتفاقی رخ داده و نسبت مانور خبری اخیر با رویکرد جریانهای آشکار و پنهان قدرت در امریکا و اتحادیه اروپا چیست؟ یک مقام ارشد دولت امریکا تأکید کرده است که این کشور هفته گذشته ارسال یک محموله مهمات به اراضی اشغالی را متوقف کرده است.
رسانههای امریکایی- اروپایی متفقالقول هستند که این تصمیم به دلیل نگرانی واشینگتن از انجام عملیات زمینی بزرگ رژیم اشغالگر قدس در رفح گرفته شده است. شبکه سیبیاسنیوز در گزارش خود در این خصوص مینویسد: «این محموله شامل هزار و ۸۰۰ بمب ۹۰۰ کیلوگرمی و همچنین هزار و ۷۰۰ بمب ۲۲۰ کیلوگرمی بوده است. مقامات امریکایی میگویند که اسرائیل به صورت کامل به نگرانیهای امریکا در مورد نیازهای بشردوستانه غیرنظامیان در رفح رسیدگی نکرده است.»
در تشریح رویکرد وقیحانه اخیر غرب، همین بس که واشینگتن نه تنها حامی اصلی رژیم اشغالگر قدس در جنگ غزه محسوب میشود، بلکه در عرصه میدانی و عملیاتی نیز فرماندهی بخشهای گستردهای از عملیات نسلکشی کودکان بیدفاع فلسطینی را بر عهده داشته و دارد. این روند متوقف نشده و حتی در جریان تهاجم صهیونیستها به رفح نیز شاهد آن هستیم. در چنین شرایطی بزرگنمایی یک تصمیم رسمی (که در عملیاتی شدن واقعی آن نیز تردید وجود دارد) صرفاً مفری برای گریز از خشم شدید افکار عمومی جهان نسبت به نقش مستقیم کاخ سفید، پنتاگون و سنتکام در جنگ غزه محسوب میشود. متعاقب خیزش عمومی در دانشگاههای امریکا و اروپا، احساس نیاز غرب نسبت به مانورهای تبلیغاتی و خبری کاذب و ارائه آدرسهای انحرافی در قبال جنگ غزه بیشتر شده و همین مسئله، هشیاری افکار عمومی و رسانههای حامی ملت فلسطین در دنیا را میطلبد.
از سوی دیگر، نقش امریکا در به شکست کشاندن مذاکرات آتشبس در قاهره نیز مسجل است. دولت جو بایدن به واسطه افرادی مانند ویلیام برنز، رئیس سازمان سیا و جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی امریکا اصرار داشته که باید آتشبس رسمی به گونهای تنظیم شود که از یک سو نوار غزه را به صورت کامل و مطلق از اسرای صهیونیست خالی کرده و متعاقباً، تعهدی برای صهیونیستها در خصوص پایان دادن به جنگ ایجاد نکند، حتی به جرئت میتوان ادعا کرد که واشینگتن و تلآویو مذاکرات قاهره را بخشی از میدان نبرد تلقی میکنند نه راهکاری برای پایان دادن به آن. در چنین شرایطی ژست حقوق بشری دولت بایدن، دروغی بیش نیست. اشتراک راهبردی و تاکتیکی امریکا و رژیم صهیونیستی در جنگ غزه موضوعی نیست که جریانهای مخفی و آشکار قدرت در غرب قدرت انکار یا حتی تخفیف آن را داشته باشند.
پایان گزارش/